بسیج میخ ! سپاه پاسداران میخ ! کمیته میخ ! حزب الله میخ ! و این چهار میخ تابلوی انقلاب اسلامی را بر آسمانها محکم خواهند کرد !
شاید بسیاری این جمله تاریخی را شنیده باشند این مدح و ثنای عجیب و غریب انقلاب اسلامی که از آن خاص ترین و پیشگام مداحی انقلاب اسلامی «فخرالدین حجازی» است .
«فخرالدین حجازی» گرچه همواره به سخنران انقلابی بودن معروف و مشهور است اما شاید بشود اورا از اولین های «مداحان حکومتی» نامید پس از حجازی البته باید «سید محمد کوثری» را نام برد مداح همیشگی حسینیه جماران و به روایتی تنها مداحی که در کنار آیه الله خمینی اجازه یافت به ذکر مصیبت اهل بیت بپردازد ، کوثری البته هیچگاه وارد مقولات سیاسی نمی شد و حتی آنطور که رایج آنزمانها بود در انتهای روضه های خود حتی به لعن و مرگ ابرقدرتها و “منافقین” هم نمی پرداخت و با ذکر یک یا حسین دعاهای خود را به پایان می برد .
اگر از نقش هیجان برانگیز«صادق آهنگران»و«غلام کویتیپور» و سایر مداحان در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران بگذریم، که همواره در شبهای عملیات و اعزامهای رزمندگان از شهرها به جبهه ها نقش مهمی داشتند باید از سنتی سخن گفت که در زمان جنگ بین رزمندگان رایج بود هر گردان برای خودش هیاتی داشت و با پایان جنگ نیز این سنت حفظ شد و گردانهای لشگرهای تهران همچنان و غالبا یکشنبه شب ها هیاتهای عزاداری خود را بصورت سیار در تهران برپا می کردند ، معروفترین این هیاتها «هیات حبیب بن مظاهر گردان حبیب» (به فرماندهی حسن محقق ) وبه مداحی مقدم و «هیات رهروان زینب گردان مقداد» به مداحی «سعید حدادیان» می باشد.
همین هیاتهای جسته و گریخته بود که بعدها شاکله “هیات رزمندگان اسلام ” گردید.
در سالهای آخر دولت دوم هاشمی و با شکل گرفتن رفته رفته تجمعات حزب الله و اعتراضهای آنها در دهه ۷۰علیه سیاستهای سازندگی و توسعه دولت هاشمی رفته رفته همان مداحان جبهه و جنگ و تجمعاتشان و هیاتهای هفتگی که پس از نمازجمعه یکی از اصلی ترین تجمعات و گردهمایی های هفتگی آنان بود به تدریج مداحان جوان رزمنده را بدل نمود به «مداحان حکومتی و سیاسی».
با پیروزی محمد خاتمی و «جنگ سرد» محافظه کاران با وی یکی از پایگاه های عمده منازعات همین هیاتهای رزمندگان ونیروهای حزب الله و رزمندگان بودند که رفته رفته مداحان در هیئات و تکایا و حسینیه ها و مهدیه های عمده تهران و گاها در مناسبتهای خاص در سطح خیابانها و شهر با برپائی «زیارت عاشورا» و روضه خوانی حملات خود را به فعالیتهای دولت وقت و سیاستهایش بسط دادند .
به موازات فعالیتهای انصار حزب الله بود که که فعالیتهای مداحان نیز از دوسوی محور گسترش یافت تا اینکه نهایتا همین تلاشها و حمایت بی بدیل دستگاهها و رسانه های حکومتی هم بودند که نهایتا در سال ۱۳۸۴ توانستند محمود احمدینژاد را موفق انتخابات کنند .
پس از آن بود که رئیس جمهور انتخابی (محمود احمدی نژاد) در اولین اقداماتش بصورت سرزده به هیات رزمندگان در مسجد ارک تهران رفت و در جلسه«منصور ارضی» مشهورترین مداح سیاسی حکومت شرکت کرد تا ارتباط تنگاتنگ خود را با این جریان دوام و قوام ببخشد .
«منصور ارضی» همان کسی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری هفتم در هیات حزب الله اسلامشهرگفته بود «نباید گول رنگ عمامه» را خورد، و حالا میزبان مراسمش رئیس جمهوری بود که در قبل از انتخابات در حمایت از احمدی نژاد در مسجد شهدای تهران گفته بود :« انتخاب ما معلوم است ما به کسی رای می دهیم که از جنس خودمان و هیاتی است».
اکنون این حزب الله و مداحان بودند که خود را فاتح ریاست جمهوری می دانستند ، محمود احمدی نژاد البته به همان یکبار حضور در مسجد ارک تهران بسنده نکرد و همواره در هر مناسبتی مداحانی همچون حدادیان ، طاهری و منصور ارضی را در کنار خود می آورد .
احمدی نژاد به این نکته واقف بود که همین حزب الله و مداحان هستند که شاهراه ارتباطی او با بدنه قدرت و چه بسا رهبری و جامعه هستند و از همین رو تلاش بسیاری برای حفظ این ارتباط داشت تا حدی که غالب هیات تهران مقرری خاصی را بصورت مستمر از دفتر ریاست جمهوری دریافت می نمودند .
«منصور ارضی» البته مهمترین مداح حکومتی تهران و ایران است اما در طی این سالها او توانسته است زیر مجموعه های فراوانی برای خود دست و پا کند ،مهمترین پایگاههای اصلی وی هیات چهارشنبه های شهرری، و دوشنبه صبح های صنف لباس فروشها در چهار راه مخبرالدوله است و معمولا شبهای رمضان و محرم هر سال در مسجد ارک تهران است.
بعد از منصور ارضی«حسین سازور» یکی دیگر ازمهمترین «مداحان سیاسی و حکومتی » است .
«حسین سازور» که سرتیپ دوم نیروی زمینی سپاه نیز هست ضمن آنکه از افرادی بودکه به فرمان رهبری وظیفه داشتند انصار حزب الله را تشکیل بدهد و عضو هیات موسس این گروه بود در دهه هفتاد مسئول تیم حفاظت از رهبری در سپاه حفاظت ولی امر بود .
او هم اکنون نیز یکی از سازمان دهندگان حزب الله و لباس شخصی ها و از اعضای اولیه گروه نوپا «قرارگاه عمار» نیز بود که آنطور که گفته می شود با تذکر رهبری از عضویت در این گروه کناره گیری نمود .
«حسین سازور» هم اکنون مسئول محور امنیتی منطقه ولی امر در قرارگاه ثارالله تهران است . (منطقه ولی امر به حد واسط خیابان امام خمینی از شمال و خیابان جمهوری از جنوب و خیابان ولی عصر در شرق و خیابان فلسطین از غرب یعنی محل استقرار و اقامت رهبری و نهاد ریاست جمهوری و شورای نگهبان و مجلس خبرگان گفته می شود) .
سازور سالهاست که در هیات دو طفلان مسلم (چکش طلا) در میدان خراسان و همچنین مسجد لرزاده تهران مداحی می نماید .
اما«سعید حدادیان» نیز که از قدیمی ترین مداحان نسل رزمندگان است را می شود از تاثیر گذار ترین مداحان دانست .
حدادیان که پیشتر نیز گفتیم مداح گردان مقداد لشگر ۲۷ محمد رسول الله بوده و پس از جنگ نیز در کنار منصور ارضی توانست فعالیتهای مداحی و مذهبی خود را گسترش دهد .
در دولت دوم خاتمی و با اصرار اتحادیه دانشجویان حزب الله مبنی بر حضورشان در دانشگاه تهران او ابتدا هر پنجشنبه صبح در مسجد دانشگاه تهران زیارت عاشورای آن جمع را برگزار می کرد و پس از آن به فرمان رهبری مسئول برگزاری مراسم مذهبی اعتکاف در دانشگاه تهران شد ، پس از آن بود که جای پای وی در دانشگاه محکم شد تا اینکه هم اکنون مسئول دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تهران است.
اما از هیات هفتگی گردان مقداد که بگذریم اصلی ترین پایگاه وی «هیات محبان حضرت زهرا» در مسجدی به نام «امام حسن مجتبی» در نازی آباد تهران است.
پس از این سه مداح ؛ مرتضی طاهری ، محمود کریمی، روحالله بهمنی، محسن طاهری، غلامرضا سازگار، مهدی سلحشور، مجید زادشیر، احمد زینالعابدین و عباس حیدرزاده نیز مداحانی هستند که همگی ضمن حمایت از فعالیتهای حزب الله در سالهای اخیر هر کدام به نحوی دخالت خود را در عرصه سیاست و حکومت به انجام رسانده اند .
به عنوان مثال احمد قدمی که داماد پروین احمدی نژاد (خواهر محمود) می باشد ضمن اینکه هم اکنون رئیس مجموعه ورزشی شهید کشوری است و پیش از این نیز عضو حراست سایپا بود و پس از انتخابات شورای شهر تهران مدیر کل حراست سازمان شهرداریها و دهداریهای کشور دیگر مداحی است در کنار حسین سیب سرخی ضمن آنکه هر دو از مداحان سیاسی می باشند مسئولیت سازمان دهی لباس شخصی های غرب تهران را نیز بر عهده دارند .
اما ماه عسل محمود احمدی نژاد با مداحان سیاسی زیاد عمر نکرد ! چرا که گرچه از همان ابتدا بسیاری از نیروهای حزب الله و مداحان آنها که به عنوان بلندگو و شناسنامه حزب الله همواره عمل نموده اند با یکسری از اقدامات احمدی نژاد و انتصاباتش مخالف بودند اما شور و اشتیاق آنها از ریاست جمهوری یک رزمنده و مداح آنقدر زیاد بود که بر این اختلافها که آنروزها جزئی می نمود غالب می آمد .
رفته رفته این اختلافات بزرگ و بزرگتر شد تا اینکه در ماههای اخیر با گسترش انتقادها از عملکرد محمود احمدینژاد در دفاع از اسفندیار رحیممشایی، شکل و بوی جدی به خود گرفت و پس از ماجرای عزل مصلحی و اختلافاتی که احمدی نژاد با رهبری بر سر این عزل و نصب پیدا نمود به شکلی کاملا عریان و علنی بیان شد ، در حدی که سعید حدادیان رسما در دعاهای هیات خود :«آرزوی مرگ مشایی» را کرد و او را «عورت احمدینژاد» نامید ! .
منصور ارضی نیز مشایی را « یهودی زاده و یهودی صفت » خواند و نهایتا به این اختلافات فقط در هیاتها و روضه ها و دعاها بسنده نکردند و در سالروز شهادت دختر پیامبر اسلام در میادین و خیابانهای تهران در برابر همدیگر قد علم نمودند و به درگیری فیزیکی پرداختند .
ماجرا از آنجا آغاز شد که بر اساس رسم و سنتی همه ساله در روز شهادت حضرت زهرا ضمن آنکه مراسم عزاداری در ده شب در بیت رهبری انجام می گیرد در روز شهادت نیز در یکی از میادین تهران مداحان گرد هم می آیند ، محمود احمدی نژاد نه تنها درمراسم سوگواری بیت رهبری حضور به عمل نیاورد بلکه تصمیم گرفت در میدان منیریه تهران اقدام به برپایی مراسم عزاداری نماید .
این مراسم مورد بایکوت «مداحان سیاسی» قرار گرفت و نهایتا همان روز در میدان امام حسین تهران هر دو گروه موافقان احمدی نژاد و مخالفان با یکدیگر درگیر شدند .
اکنون محمود احمدی نژاد مورد غضب مداحان و هیاتی هایی است که روزگاری او را با افتخار بر صدر مجلسشان می نشاندند . او در این هیاتها رسما «بازیچه مشایی» «جریان انحرافی» «نوکر بی لیاقت آقا » و… خوانده می شود .
در اینکه نبرد مداحان و احمدی نژاد به کجا کشیده خواهد و کدامیک پیروز خواهند شد و اینکه آیا اصلا این یک نبرد واقعی است یا دعوای حیدری نعمتی است باید آینده را رصد کرد.