امیر فرشاد ابراهیمی / بخش فارسی ایران بریفینگ
شهرزاد میرقلی خان بازرس ویژه محمد سرافراز رئیس وقت صداوسیما، اخیراً فیلمی منتشر کرده که در آن از سرافراز در فرودگاه مسقط استقبال کرده و اسنادی از او تحویل گرفته است، البته ظاهراً بخشهایی از ورود محمد سرافراز در فرودگاه قدیمی است اما شهرزاد در بخش دیگری از همین ویدیو در آسانسور به زبان انگلیسی از رسیدن مدارک و اسناد اورجینالی میگوید که کار خیلیها را تمام خواهد کرد، فیلمبردار این صحنهها در آسانسور محمد سرافراز است!
آن خیلیها کیستاند؟
او بلافاصله ویدیو مفصلی از خود منتشر و آن خیلیها را معرفی میکند: «حسین طائب و مجتبی خامنهای و رهبر جمهوری اسلامی»
چرا سرافراز مدارکی به شهرزاد میدهد که علیه خامنهایها و سپاه هست؟ چرا با سرافراز برخوردی نمیشود؟
این سئوالی است که فعلا جوابی برایش نیست ، ماجرای سرافراز و شهرزاد مدتی است که یکی از پیچیده ترین سه گانه های سرافراز ، سپاه پاسداران و بیت رهبری است !
محمد سرافراز اولین مدیر از نسل انقلابی صداوسیما بود، پیش از او قطبزاده، محمد هاشمی، علی لاریجانی و عزتالله ضرغامی هیچکدام صداوسیمایی نبودند، مدیرانی بودند خارج از صداوسیما اما سرافراز تربیت شده سازمان صداو سیما بود ، فردی کاملا خودی ؛ او فرزند یک روحانی به نام ابوالفضل سرافراز است که مدتی نمایندگی ولی فقیه در سازمان هواپیمایی کشوری را بر عهده داشت. دو برادر او پس از انقلاب کشته شدند. جواد سرافراز که از اعضای حزب جمهوری اسلامی و رئیس دفتر محمد حسینی بهشتی، دبیرکل این حزب بود در بمبگذاری در دفتر حزب در ۷ تیر ۱۳۶۰ کشته شد و علی، برادر دیگرش در جریان جنگ ایران و عراق در دفاع از ایران در سال ۱۳۶۵ در شلمچه کشته شد.
او دانشجوی علوم سیاسی یک دانشگاه آمریکایی در بیروت بود و همزمان در دفتر صداوسیمای جمهوری اسلامی در بیروت کارشناس ارشد بود اواخر دهه ۶۰ خورشیدی دکترای خود را گرفت و به تهران بازگشت و کار خود را در معاونت برون مرزی سازمان صداوسیما آغاز کرد و اوائل دهه ۷۰ نیز مدیر شبکه هیسپانتیوی (شبکه اسپانیای زبان صداوسیما) شد یکسال بعد مدیر شبکه پرس تی وی (شبکه انگلیسی زبان صداوسیما شد و نهایتا در خرداد ۱۳۷۳ معاون برون مرزی سازمان صداو سیما شد، و بعد از آن نیز در اردیبهشت ۱۳۹۵ رئیس سازمان صداو سیما شد اما انتصاب و استعفای او زودتر از آنچه که بود انجام شد ، به غیر از قطبزاده که اعدام شد، او کوتاهترین ایام ریاست بر سازمان صداوسیمایی را داشت که منصوب رهبر ایران و به روایتی چشموچراغ و دهان اوست، چند ماه بعد از منصوب شدن او، شایعه پیچید که او از کار استعفا خواهد کرد.
شهرزاد وارد می شود !
مشکل سرافراز از روزی آغاز شد که نامش با یک نام مشکوک گره خورد؛ «شهرزاد»!
«شهرزاد میرقلی خان» (زاده ۱۳۵۶) به اتهام دست داشتن در صدور غیرقانونی تجهیزات نظامی ازجمله ۳۰۰۰ دوربین دید در شب در سال ۲۰۰۷ بازداشت شد.
وی همسر سابق «محمود سیف» و مادر دو دختر دوقلو است. محمود سیف رئیس شرکت تهران فناور در خیابان کریمخان است. شهرزاد که همسر دوم وی بوده است و خود نیز پیشتر یکبار ازدواجکرده بود، به دلیل مشارکت با سیف دستگیرشده است.
گزارشهایی که در آن زمان در رسانههای آمریکایی منتشر شد، حاکی از آن بود که محمود سیف، همسر شهرزاد میرقلی خان که از سرداران بازنشسته سپاه پاسداران بوده، نقش اصلی را بهعنوان خریدار به عهده داشته و کار هماهنگی به عهده خانم میرقلیخان بوده است.
علت اصلی دستگیری شهرزاد اتهام مشارکت در خرید چند صد دوربین دید در شب بود که با همکاری همسر سابقش محمود سیف انجامشده بود. دولت آمریکا نام شهرزاد میرقلی خان و همسرش را در فهرست تروریستهای تحت تعقیب قرار داده و در دو مرحله دو حکم حبس متناقض برای میرقلی خان صادر کرد. میرقلی خان که خود بهتنهایی در دادگاه از اتهام خود دفاع میکرد و برای این کار وکیلی استخدام نکرده بود محکوم شناخته شد.
شهرزاد میرقلی خان پیشتر به همین اتهام در اتریش بازداشت، محاکمه و محکومشده بود اما زندانی نمیشود و به گفته منابع ایرانی، برای ادای توضیحات در مورد اتهامات همسرش داوطلبانه به آمریکا رفت اما در آن کشور بازداشت شد.
حبس شهرزاد میرقلی خان واکنش تند مقامات جمهوری اسلامی، ازجمله محمود احمدینژاد (رئیسجمهور وقت) و برخی رسانههای این کشور را به دنبال داشت که اتهامات علیه وی را ساختگی دانسته و از بدرفتاری با او در زندان خبر میدادند.
از زمان بازداشت وی، پرس تی وی تلویزیون انگلیسیزبان سازمان صداوسیما اخبار بازداشت او را در رأس امور خود داشت و گاهوبیگاه گزارشهای مفصلی از شهرزاد میرقلی خان و نحوه بدرفتاری با او را پخش میکرد.
مدیر پرس تی وی در آن زمان محمد سرافراز بود. گزارشهای پیدرپی این تلویزیون آخر کار خود را کرد و آزادی شهرزاد میرقلی خان ظاهراً پس از گزارش خبری پرس تی وی در مورد وضعیت زندان او و با وساطت دولت عمان صورت گرفت و نهایتاً شهرزاد در ۱۷ مرداد ۱۳۹۱ آزاد شد.
عمان پیشازاین نیز در ماجرای بازداشت سه شهروند آمریکایی در ایران میانجیگری کرده بود. شهرزاد میرقلی خان هنگام ورود به مسقط، پایتخت عمان، مورد استقبال اعضای خانواده خود قرار گرفت که به همین منظور به این کشور سفرکرده بودند. به گفته خبرگزاری دولتی عمان، یک سخنگوی امور خارجه این کشور از دولت آمریکا برای آزادی خانم میرقلی خان تشکر کرده و گفته است: «این عمل انسان دوستانه برای منافع هر دو کشور سودمند خواهد بود و به آرامش در منطقه کمک خواهد کرد»
شهرزاد قهرمان ملی !
با ورود شهرزاد به ایران خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی گزارشهای ویژهای از او پخش کردند و مراسمهای پیدرپی تجلیل برای او گرفته شد.
آبان ماه ۱۳۹۳ که سرافراز از سوی خامنهای به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد، شهرزاد میرقلیخان نیز که پیشازاین در پرس تی وی مدیر امور بینالملل سرافراز در شبکه پرس تیوی بود به جام جم رفت و عهدهدار مسئولیت کلیدی «بازرس ویژه رئیس صداوسیما» شد.
سرافراز مدعی است انتصاب او به مبارزه با باندبازی و فساد در صداوسیما بسیار کمک کرده است او گفته است: «خانم میرقلی خان مانع برخی رانتخواریها مثلاً در پروژه نرمافزار پیامرسان سروش میشود «ایشان کسی بود که پنج سال در زندانهای آمریکا بود، کتابش را هم به زبان انگلیسی نوشته بود. در شبکه پرستیوی سه سال با موفقیت کارکرد. ماجرا ازاینجا شروع شد که ایشان مواردی را درآورد که مثلاً یکی دیتاسنتر سازمان بود که ۵۰ میلیارد تومان خرج برداشته بود و بیش از یک سال قبل از مسئولیت من بهعنوان رئیس سازمان، این پروژه مسکوت مانده بود. هدف از راهاندازی یک دیتاسنتر برای کشور بدون مصوبه دستگاه بالادستی و صرف هزینههای گزاف جای سؤال داشت. گزارشی از IPTV سازمان تهیه کرد که تا آن زمان بیش از ۹ میلیون یورو هزینه برداشته بود ولی راهاندازی نشده بود و اکنون نمیدانم به چه سرنوشتی دچار شده است و پروژهای بهعنوان «پیامرسان سروش» بود که اشکالاتی داشت و برنامهنویسی درستی نشده بود و پولها به نام این پروژه، به کارکنان یک شرکت ثالث پرداخت میشد! ما این گزارشها را به آقای دکتر حسینی مدیر وقت بازرسی و حسابرسی سازمان و رئیس حراست سازمان دادیم که دقیق بررسی کنند. وقتی این گزارشها در حال بررسی بود، از یک سازمان امنیتی با ایشان مستقیماً تماس گرفتند که برای سؤال و جواب برود.»
اشارات سرافراز تماماً به مراکز و بخشهایی است که سپاه پاسداران بهعنوان پیمانکار در آنجا واردشده بود و ظاهراً او و شهرزاد مانع از رانتخواری سپاه پاسداران میشوند و اینگونه که سرافراز روایت میکند آغاز دشمنی سپاه و شهرزاد همینجاست.
محمد سرافراز در مصاحبهای با شرق درباره آغاز اختلاف سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و شهرزاد اینگونه گفته بود: «یکی از مدیران ارشد آن سازمان امنیتی آمد و گفت ما به ایشان ظن جاسوسی داریم. گفتم آیا مدرک و سندی دارید؟ حرفهای پراکندهای میزد؛ اینکه ازنظر ما پنج سال در زندان نبوده است. گفتم شما که فرق سناریو و مدرک را میدانید چیست. سناریو یعنی شما چیزی را تصور میکنید و آن را تبدیل به گزارش میکنید. مدرک یعنی سند و اطلاعات دارید. گفتم من به شما کمک میکنم که زودتر به نتیجه برسید. این خانم کل پنج سال زندان را کتاب نوشته و اینکه در کدام ایالت و زندان بوده و همبندیهایش چه کسانی بودند همه را نوشته و اسم برده است. گفتم شما به من بگویید فلان بخش از کتاب که نوشته اشتباه است و درستش را بگویید و بگویید در این خانه، در این شهر یا در این ایالت بوده، نه آنجایی که در کتاب آمده؛ اگر این را بگویید من قبول میکنم.»
در این فاصله چندین بار شهرزاد به سازمان اطلاعات سپاه و قرارگاه ثارالله احضار میشود، در بعضی از این احضارها او به مدت دو روز تا یک هفته هم بازداشت و آزاد میشود.
نهایتاً هشتم بهمنماه ۱۳۹۴ برخی سایتهای خبری، از خروج «شهرزاد میرقلی خان» بازرس ویژه رئیس صداوسیما از کشور خبر دادند.
سرافراز درباره خروج شهرزاد میگوید : «به ایشان سفارش کردم شما سکوت کنید تا من پیگیری کنم. نکته بدتر این است که بلافاصله دریکی از سایتها نوشتند که این خانم از کشور «فرار کرده»! وقتی مینویسند فلانی فرار کرده است یعنی چه؟ یعنی وانمود کنند که جاسوس بوده که فرار کرده و این خانم مجبور شد توضیحاتی بدهد. کاری که من کردم مکاتبه، پیگیری و جلسه به اشکال مختلف بود»
پس از انتشار خبر خروج شهرزاد میرقلی خان از ایران، فیلم سلفی عجیبی از او منتشر شد. در این فیلم که ظاهراً ساعتی قبل از خروج وی از کشور و در مسیر فرودگاه ضبطشده، خانم بازرس ویژه رئیس صداوسیما ادعا میکند که به وی گفتهشده ظرف چند ساعت باید ایران را ترک کند. بالاخره میرقلی خان ایران را ترک کرد .
در ایران نیز پس از خروج شهرزاد، سرافراز با تغییر ساختار صداوسیما، قائممقام فنی را که با بازرس ویژهاش اختلاف داشت تغییر داد و در نامه ای به رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران اعتراضاتی به عملکرد آنها داشت.
خروج شهرزاد از کشور بازار شایعات را در شبکههای اجتماعی داغ کرد، نهایتاً در نیمه بهمن ۱۳۹۴ سرافراز به سکوت خود پایان داد و انتقادات بیسابقهای از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را مطرح ساخت.
محمد سرافراز، سازمان اطلاعات سپاه را به «برخورد غیرمنطقی» با شهرزاد میرقلیخان، بازرس ویژه سابقش متهم کرد و گفت این دستگاه از خانم میرقلیخان خواسته کشور را ترک کند.
البته سرافراز بهطور مشخص نام سپاه را نیاورد و به اشاراتی چون «سازمان اطلاعاتی یکنهاد انقلابی»، «ارگان نظامی» و… اشاره کرد که بهطور دقیق آدرس سپاه را میداد اما شهرزاد میرقلیخان در صفحه فیسبوک خود نوشت که مأموران اطلاعات سپاه پاسداران از او خواستهاند که از ایران خارج شود.
بعد از انتقادات صریح سرافراز او در مصاحبهای به روزنامه جام جم گفت افرادی هستند که «سابقه امنیتی دارند و با دسترسی به اطلاعات، کار عملیات روانی خود را علیه سازمان صداوسیما پیش میبرند».
سرافراز در آن مصاحبه درباره انتصاب شهرزاد گفت که: «انتصاب شهرزاد به اصرار نهادهای امنیتی بوده است اما بعدازآن به او انگ جاسوسی زدند. عوامل یک دستگاه امنیتی با فراخواندن او و بیان اینکه چرا کتاب چاپ کرده یا چرا با رسانهها مصاحبه کرده است، از خانم میرقلی خان خواستند کشور را ترک کند. ابتدا اتهام مضحک جاسوسی زدند و بعد که مدرک نداشتند، حرف خود را پس گرفتند. اتهامات و برچسبهایی که در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی درباره او مطرحشده؛ مانند جاسوسی، اختلاس، نفوذ و داشتن روابط نامشروع، ناشی از بداخلاقی است. دیگر اتهامی نبود که به ایشان نچسبانده باشند. تفسیر من این است که طراحان عملیات روانی علیه رسانه ملی نظیر موضوع قتلهای زنجیرهای در اصل اهداف بزرگتری را دنبال میکنند»
«عبدالرضا داوری» مشاور احمدینژاد در توئیتی موضوع شهرزاد را تسویهحساب یک فرد امنیتی با محمد سرافراز خوانده بود. او در این توئیت مدعی شده بود که : «یکی از بازجویان خشن همسر سعید امامی، شوهر خواهر محمد سرافراز بود؛ بعد از انتشار فیلم مهوع بازجویی قتلهای زنجیرهای، سرافراز، طلاق خواهرش را از آن بازجو گرفت و طردش کرد تا امنیتیها بعد از حدود دو دهه، امروز خردهحسابهایشان را با محمد سرافراز تسویه کنند.»
کسی درباره این توئیت داوری سخنی نگفت و حتی خود سرافراز هم به خود زحمت نداد آن را تأیید یا تکذیب کند.
یک هفته بعد از خروج شهرزاد از ایران «امیر تاجیک» مدیر وقت شبکه مستند نیز به حمایت از سرافراز و شهرزاد مطلبی در روزنامه «جام جم» نوشت: «طبیعی است که اگر او در کشور میماند و این اتهام [جاسوسی] را میشنید، به دلیل نداشتن مدرک، ادعای پوچ آنان برملا میشد؛ بنابراین ابتدا وی را تهدید به خروج از کشور و سپس ادعای جاسوسی کردند. مجموعه رفتارهای خلاف شرع و اخلاق غیر دوستان ما به همینجا منتهی نشده است»
در بعد از علنی شدن انتقادات سرافراز به سپاه درگیریهای او بالا گرفت این مصادف بود با راهاندازی یک کانال تلگرامی به نام «ساختمان شیشهای» این کانال در هفتههای اول راهاندازیاش توانست بیش از یکمیلیون عضو جمعآوری کند، در این کانال با سند و مدرک و گاهی فیلمهایی که معلوم بود بهطور مخفیانه ضبطشده است دستاندازیهای بیت رهبری و افرادی همچون مجتبی خامنهای و وحید حقانیان و سپاه پاسداران در صداوسیما فاش میشد.
مشخص بود که در پشت این کانال شهرزاد است اما او هیچگاه مدیریت بر این کانال را برعهده نگرفت حالا بعضیها میگفتند چهبسا محمد سرافراز ادمین آن کانال باشد اما این کانال به سرافراز هم رسید و چند عکس خصوصی از او و شهرزاد میرقلی خان را هم منتشر کرد.
سرافراز استعفا داد!
او درباره استعفایش اینگونه گفت: «این قصه سردراز داشت و بعد نسبت به افراد دیگری که مؤثر بودند شروع به اتهام زنی کردند؛ یعنی نحوه برخورد با ماجرای به شکست کشاندن مزایده و فشار آوردن برای حذف نیروهای مؤثر و کارآمد، آنهم با استفاده از روشهای فراقانونی اصلاً پذیرفتنی نبود. وقتی بازخوردی از این اتفاقات نگرفتم و پاسخی بهطور روشن دریافت نکردم، به این نتیجه رسیدم که من باید کنار بروم. چون این سیستم و این روش به نفع صداوسیما نیست؛ بنابراین در ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ استعفا را تقدیم کردم و حدود دو ماه ونیم طول کشید تا استعفایم را قبول کردند.»
«مرتضی شمسی» رئیس مرکز صبا که زمان سرافراز به این سمت منصوب شد، با نگارش مطلبی که برای اغلب مخاطبان مبهم بود، منشأ بحرانهای منتهی به برکناری و یا استعفای سرافراز را همان کانال تلگرامی معرفی کرد: «کانال ساختمان شیشهای تأثیر بزرگی در بحرانهای سازمان داشت و این بحرانها حتماً توسط فردی قویتر از متهم اصلی (شهرزاد) هدایتشده است. آن فرد یا گروه با این کانال همان کاری را با محمد سرافراز کرد که تیم شایعهساز اشعث با قیس. سؤالی که به نظر من خیلی مهم است این است که خوراک محتوایی این کانال چگونه تأمین میشد. چه کسی این اطلاعات را در اختیار متهم اصلی این پروژه قرارداد. یک فرد یا یک جمع چگونه به این اسناد دست پیدا میکند و آیا یک مدیر در سطح متهم میتواند تا حد به اخبار محرمانه دسترسی داشته باشد؟ اسنادی که برخی فوق محرمانه بوده و با قلب آن در سازمان بحران ایجاد کردند. هزینه این امر از کجا تأمین میشد و چرا برخی در تلاشاند که متهم اصلی زودتر از زندان آزاد شود. آیا میتوان این امر را یک تصمیم فردی دانست؟ آیا ممکن است فردی صرفاً برای عدم تمایل به سرافراز چنین هزینه هنگفتی را بدهد که به گفته برخی برای هر خبر یک سیم و یک تلفن همراه که امکان سرویس تلگرام را داشته باشد هزینه کند؟ (تا شناسایی نشود) حداقل درکش برای من مشکل است و احساسم این است که اشعث این ماجرا نمیتواند فرد بازداشتی باشد بلکه تأمینکننده سرمایه و منتقلکننده اخبار را باید کشف کرد و مورد بازخواست قرارداد.»
بعد از استعفای سرافراز سایت «گرداب» متعلق به «فرماندهی امنیت سایبری سپاه» اطلاعاتی از دستگیری مدیران دو کانال تلگرامی منتشرکننده «اخبار بهاصطلاح محرمانه و دارای طبقهبندی پیرامون مسائل داخلی سازمان صداوسیما» را روی خروجی خود قرارداد.
گرداب در گزارش خود، اوایل دیماه سال ۹۴ را تاریخ «آغاز فعالیت دو کانال تلگرامی خاص» اعلام میکند؛ دو کانال تلگرامی بانامهای «ساختمان شیشهای» و «شهرزاد پرس نیوز» که به نوشته «گرداب» در فواصل زمانی نزدیک به هم آغاز به کارکردند.
گرداب سپاه پاسداران نوشت: کانال ساختمان شیشهای توانست در مدتزمان اندکی تعداد زیادی از کارکنان سازمان صداوسیما را جذب و با انتشار اخبار کذب، آنها را تحت تأثیر اخبار خود قرار دهد. بررسیها نشان میدهد که حدود ۵۰۰ نفر از کارکنان این سازمان (ازجمله در ردههای مهم مدیریتی) عضو این کانال بودهاند. فعالیت این کانالها پس از اعلام فرماندهی امنیت سایبری سپاه تعطیل شد و سپاه پاسداران نیز دیگر خود را مکلف به بیان سرنوشت آن دو مدیر کانال تلگرامی ندانست، حالا حتی عدهای میگویند آن کانال را نه شهرزاد و نه سرافراز که خود سپاه پاسداران ایجاد کرده بود.
نزدیک ۶ ماه بعد از استعفای سرافراز یکی از کانالهای خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران فیلمی را به اشتراک گذاشت که در آن زنی میگفت: «جمعه ۱۸ تیرماه ۹۵، پرواز هواپیمایی عمان از مبدأ تهران به مسقط به زمین نشست و میهمانان عزیز ما یعنی جناب آقای دکتر سرافراز به عمان خوشآمدند»
دو روز بعدش نیز همین کانال خبرگزاری فارس با به اشتراک گذشتن عکسی به نقل از «صادق نیکو» فعال رسانهای اصولگرا نوشت: «جناب سرافراز و خانم میرقلی خان در عمان! احمدینژادی که [الحمدالله] خیلی زود رفت.»
بعدازآن گفته شد که محمد سرافراز و شهرزاد باهم ازدواجکردهاند دیگر رفتوآمدهای سرافراز به مسقط عجیب نبود، شهرزاد نیز مدام در فیسبوک خود به سپاه و خامنهای و بسیاری دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی فحش میداد اما زیاد موردتوجه قرار نمیگرفت و نام او رفتهرفته به فراموششده بود.
آخرین تانگوی محمد و شهرزاد
بهیکباره در اردیبهشت ۹۸ فیلمی منتشر شد که شهرزاد از محمد سرافراز که مدارکی در دست دارد، استقبالی گرم میکند. مدارکی که شهرزاد از آنها فیلم میگیرد و نام محمود احمدینژاد نیز در میان آنها قرار دارد.
ضبط کننده این لحظات محمد سرافراز است! بلافاصله شایعه خروج و حتی فرار محمد سرافراز در شبکههای اجتماعی منتشر میشود یک روز بعد محمد سرافراز درباره انتشار فیلمی از او در شبکههای اجتماعی شایعه خروج و یا فرارش از کشور را تکذیب و اعلام کرد صرفاً برای دیدار خانم میرقلی خان به مسقط رفته و بازگشته و هماکنون در ایران هست.
سرافراز با تائید بردن اسناد و مدارکی خاص از کشور به عمان و تحویل آنها به شهرزاد اعلام کرد: اسنادی که دو هفته پیش تحویل خانم میرقلی خان دادم، مربوط به پنج سال زندان و مکاتبات ایشان با دادگاههای آمریکا به اتهام تلاش برای خرید دوربینهای دید در شب است.
وی اضافه کرد: « در سال ۱۳۹۴ پیش از آنکه اتهام جاسوسی به ایشان وارد کنند، خودروی خانم میرقلی خان مورد سرقت قرار گرفت و فقط لب تاب و چمدان اسناد زندان که در صندوقعقب خودرو قرار داشت، ربوده شد بسیاری قاعدتاً تصور میکردند بهاینترتیب او دیگر سندی برای اثبات زندان رفتن در آمریکا ندارد»
سرافراز به خبرگزاری ایلنا در خاتمه گفت: توجیه آنها برای اتهام جاسوسی به خانم میرقلی خان این بود که ۵ سال در زندانهای آمریکا به سر نبرده است. سرمنشأ شایعات اخیر نیز همان کسانی هستند که اتهام ساختگی جاسوسی را به این خانم وارد کردند و هیچ مدرکی برای ادعای خود نتوانستند ارائه کنند.
یاشار سلطانی یکی از اولین افرادی بود که این ویدیو را منتشر کرده بود، او بعد از تکذیبیه سرافراز درباره آن ویدیو سکوت کرد.
ماجرای شهرزاد و محمد فعلاً حلقهای مفقوده زیادی دارد؛ فعلاً هرازگاهی فیلمی منتشر میشود و سندی رو میشود و بخشی از این لایههای پنهان، آشکار میشود. در آخرین اطلاعات ضدونقیض حتی از نامههای شهرزاد به سفارتخانهها و درخواست تماس با کاخ سفید و درخواست پناهندگی سیاسی او نیز گفتهشده است.
قصههای هزار و یک شب شهرزاد ظاهراً ادامه دارد …