توسل به دروغ در جنگ قدرت میان نظامیان
ایران بریفینگ/ سیدجواد متولی: روز یکشنبه ۸ اسفند خبرگزاری ایسنا از قول یک مقام ارشد امنیتی اعلام کرد:« اظهارات سردار سپاه در موارد یاد شده نادرست بوده و تمامی این عملیات توسط نیروهای وزارت اطلاعات صورت گرفتهاند.» ایسنا در ادامه به نقل از منبع خبری خود مینویسد:«تیمی تروریستی که به قصد ضدامنیتی در ۲۲ بهمن وارد کشور شده بود از آغاز تا پایان منحصراً توسط وزارت اطلاعات شناسایی و زیر ضربه رفت و عناصر آن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند.» مقام امنیتی که نامش فاش نشده در مورد حضورعبدالمالک ریگی در هواپیما گفته است:« حضورعبدالمالک ریگی در هواپیما منحصراً توسط منبع وزارت اطلاعات، اطلاعرسانی شد و هواپیمای حامل وی رهگیری و با همکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مجبور به فرود در بندرعباس شد و ریگی نیز دستگیر گردید.»
روایت قائم مقام سازمان اطلاعات از دستگیری ریگی
سردار حسین نجات، پنجشنبه ۵ اسفند طی سخنانی در بوشهر ضمن اشاره به توانایی نیروهای تحت امر خود گفته بود:« امروز نیروهای اطلاعات سپاه از پیچیدهترین و ورزیدهترین نیروهای اطلاعاتی هستند.» اوهمچنین ادعا کرده بود:«دستگیری عبدالمالک ریگی توسط نیروهای اطلاعات سپاه صورت گرفته است.» عبدالمالک ریگی،رهبر گروهک “جندالله”، دهم اسفند 1387 دستگیر و هفتم تیر 1389 به سرعت اعدام شد.
سرلشکر فیروزآبادی و روایت نحوه دستگیری ریگی
ادعای سردار نجات و این مقام امنیتی وزارت اطلاعات در حالی مطرح می شود که ۲۲ آبان سال جاری نیز سرلشکر فیروزآبادی در همین رابطه در خلال یک گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم گفته بود:« مسئله عبدالمالک ریگی مسئله سنگینی برای کشور بود. خود من هم چندین مصاحبه راجع به او داشتم که مردم او را بشناسند. به آمریکاییها هم گفتم که به او اعتماد نکنند. ریگی و جریان ریگی آغاز یک خط بیرحمانه خطر در جنوب شرقی کشور بود. برای درک خطر «مالک» بدانید که همان کارهای عبدالمالک را الآن داعش و بقیه گروهگهای تروریستی در سوریه و عراق انجام میدهند. به هر حال مأموریت به ما داده شد، به سپاه و وزارت اطلاعات گفته شد که روی این مسئله کار کنند.»
وی در ادامه افزوده بود:« از زمان اعلام پرواز هواپیمای مالک ریگی به سمت آسمان ایران تا ورودش به مرز، برای انجام هماهنگی، زمان بسیار کمی داشتم. دیگر فرصت استعلام نداشتم.بلافاصله به فرمانده کل ارتش دستور آمادهباش دادم و گفتم که پدافندهایتان آماده باشد، تا از طریق پیک، مرز ورود هواپیمای «مالک» را به شما بگویم. به ارتش گفتم: این هواپیما باید بنشیند و تلفن را قطع کردم. این را هم بدانید اگر قرار بود خبر تعقیب و مراقبت مالک ریگی جایی منتشر شود مسئله و عملیات لو میرفت.خوب، این وسایل ارتباطی امروزه اعتبار زیادی ندارند، نه موبایل، نه رمزی و نه فیبر نوری و نه چیز دیگری قابل اعتماد نبودند و مطمئناً عملیات از این طریق لو میرفت. به ما برنامه برخورد با مالک ریگی ابلاغ شده بود؛ اما اینکه عملیات کِی و چگونه انجام بشود، اعلام نشده بود.»
سرلشکر فیروزآبادی به نقش وزارت اطلاعات اشاره کرده و می افزاید:« وزارت اطلاعات ریگی را از پاکستان تا دُبی تعقیب کرده بود. در دبی وقتی مالک بلیط هواپیما را گرفت و قطعی شد که میخواهد با آن هواپیما پرواز و عبور کند به ما خبر دادند که الآن وقتش است. به من ساعت 11:30 شب گفتند “هواپیمای ریگی ساعت 12:15 وارد آسمان ایران میشود، باید به زمین بنشانید.”، در ضمن نگفتند هم که از کدام مرز وارد آسمان ایران میشود. بلافاصله پس از این اعلام، من دیگر فرصت اجازه گرفتن و تنظیم آن را نداشتم، بههرحال شرایط، شرایط اضطراری بود و در شرایط اضطرار فرمانده اختیار دارد فوراً عمل کند. چون فرصت بسیار کم بود بلافاصله به فرمانده ارتش دستور دادم که همه پایگاههای پدافند هوایی در دورتادور مرزها را آمادهباش داده و منتظر دستور من باشد تا بگویم از کدام مرز بهسمت هواپیماهای ریگی بروند. این را هم نگفتم که “خودم این پیام را مستقیماً به شما ابلاغ میکنم”، گفتم: مختصات ابلاغ را به فردی میدهم که حضوراً برای شما بیاورد.” ایشان هم آمادهباش دادند و فرماندهان پای کار آمدند و بعد از اینکه پیک به ما رسید، ما بلافاصله آن را به فرمانده ارتش رساندیم. مرز بندرعباس برای فرمانده ارتش مشخص و قرار شد که هواپیمایی را که از آنجا عبور میکند، بگیرند. هواپیما 12:20 وارد خاک ایران شد و بلافاصله جنگندهها را بهسمت آن هواپیما رساندیم، خلبانان ما به آن هواپیما دستور دادند که فرود بیاید! اما خلبان خارجی قبول نکرد و گفت “از آسمان ایران عبور میکنم.»
رئیس سابق ستاد مشترک نیروهای مسلح در پاسخ به سئوال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه خلبان میدانست ریگی در هواپیمای او نشسته است،چون مقاومتش بههرحال عجیب بود می افزاید:«ما نمیدانیم که او میدانست و یا نمیدانست. خوب، البته وظیفه خلبان است که مقاومت کند و مأموریت خود را انجام دهد؛ او هم مسئولیتی دارد.اگر قرار شد هر کسی بالای سر خلبان بفرستند که “بنشین” و او هم بگوید “چشم، مینشینم” که دیگر به او خلبان نمیگویند. خلبان در صحبتهای اولیه گفت “من فرود نمیآیم و مسیرم جای دیگری است”. چون من دستور قطعی داده بودم که این هواپیما باید بنشیند، ارتش هم بر این اساس برنامهریزی کرده بود و گفته بود: اگر فرود نیایی ما با شما برخورد میکنیم.»
خبرنگار تسنیم در ادامه می پرسد:« یعنی اگر خلبان نمینشست ارتش آن هواپیما را میزد، چون مسافر هم داشت؟» و سرلشکر فیروزآبادی پاسخ می دهد:« خوب، این که دیگر خیلی هیجانی میشود.بله، شلیک هم بهسمت آن هواپیما شد؛ نه به خودش بلکه به هر دو طرف هواپیما، تا خلبان مطمئن شود که ارتش شوخی ندارد و او بالاخره قبول کرد که بیاید و بنشیند. این عملیات زیباییهای خاصی داشت و من آن را لطف خداوند میدانم. اولاً دستور را که دادم میدانستم که اگر آن هواپیما را میزدند، فردای همان روز من را به دادگاه نظامی میفرستادند و میگفتند “به چهحساب هواپیما را زدی؟ و به چهحقی مردم بیگناه را کشتی؟ و چرا اینقدر بیآبرویی در دنیا برای کشور درست کردی؟” ولی من دستور را دادم و تلفن را قطع کردم. ارتش هم باید دستور را اجرا میکرد. بههرحال هواپیما نشست و ریگی دستگیر شد و مردم از هواپیما بیرون آمدند.»
واقعیت دستگیری چگونه بوده است؟
اما بر خلاف ادعاهای سرلشکر فیروزآبادی، سردار نجات و مقام امنیتی وزارت اطلاعات در خصوص نحوه بازداشت عبدالمالک ریگی، یکی از خلبانان سابق ارتش جمهوری اسلامی که در حال حاضر در کانادا ساکن است؛ روایت دیگری را در گفتگو با ایران وایر مطرح می نماید که با ماجراجویی هوایی فرماندهان نظامی و امنیتی کاملا متفاوت است. وی در این گفتگو نحوه دستگیری وی را چنین توصیف کرده است: «ریگی را برای درمان یک مشکل کبدی در بیمارستانی در پاکستان بستری کرده بودند که یک واسطه او را به جمهوری اسلامی تحویل می دهد. آن واسطه که با نیروهای امنیتی در ایران ارتباط داشته اطلاعات حضور عبدالمالک ریگی در بیمارستانی در پاکستان را منتقل می کند و همان جا یک معامله شکل می گیرد. آنها قرار می گذارند در مقابل چند نفر از عوامل القاعده که در تهران در بازداشت به سر می بردند، عبدالمالک ریگی را تحویل بدهند.»
کیوان ویس مرادی خلبان سابق ارتش ایران بر درستی اطلاعاتش تاکید کرده و می افزاید:« عبدالمالک ریگی را با لباس بیمارستان و با ترفند و حیله کسی که مورد وثوقش بوده، تا مرز بین ایران و پاکستان کشاندند و آنجا با یک هلیکوپتر به فرودگاه بندرعباس منتقل کردند با همان لباس و بعد از آن با یک هواپیمای سی . 130 به اصفهان منتقل شده و بعد از تعویض لباس بیمارستان این بار با یک هواپیمای «جت فالکن» ارتش و همراه با ماموران وزارت اطلاعات و سپاه به تهران فرستاده شده است.»
وی که در آن روز خلبان مامور به خدمت بوده، مستقیما از دوستانش که مامور انتقال ریگی بوده اند روایت هایی شنیده است در پاسخ به این سئوال که علت جا به جایی این فرد با هواپیماهای ارتشی چه بوده است می گوید:« از آن جایی که معمولا ارتش وارد بازی های اطلاعاتی نمی شود، هواپیماهای ارتش را برای این نقل و انتقال به این دلیل انتخاب کردند که شک برانگیز نباشند. بعد از این نقل و انتقالات به گروه پروازی تا چند روز مرخصی داده شد تا در این مورد با کسی مبادله اطلاعات نکنند.»