ایران بریفینگ (اختصاصی) – درحال حاضر حکومت جمهوری اسلامی حکومت سپاه پاسداران و روحانیت می باشد. روحانیون و افراد منسوب به سپاه اکثر پست های کلیدی حکومت را در دست دارند. سپاه پاسداران يک نيروی سياسی عمده در ساختار سياسی امروز ايران است. قدرت اقتصادی، رسانهای، تبليغاتی و نظامی-امنيتی سپاه به صورت يک سازمان و تک تک فرماندهان ارشدش در شرايط سياسی امروز ايران بسيار فراتر از دستگاه روحانيت و تک تک روحانيونی است که قرار بوده است سپاه حافظ قدرت آنها باشد. از حيث منابع و درامدها و ثروت تنها دستگاه رهبری فراتر از سپاه و فرماندهانش قرار می گيرد. درآمدهای دولت نيز با دو مجرای بزرگ توسط دستگاه رهبری و سپاه مکيده می شود. همچنين سپاه تنها نهاد انقلابی تاسيس شده بعد از انقلاب 57 است که توانست تا اين حد قدرت کسب کند.
قانون اساسی و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر پایه الیگارشی روحانیت تدوین و پی ریزی شده است. روحانیت بمثابه قشر حاکم اهرمهای اصلی قدرت را در اختیار خود گرفته و همانند یک حزب سیاسی در ارگانها و نهادهای جمهوری اسلامی حضور گسترده ای دارد. روحانیت حکومت را عرصه انحصاری خود میداند.
بموجب قانون اساسی مناصب سیاسی در دست روحانیت قرار دارد و بر طبق اصل ۹٣ قانون اساسی “مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد”.
ولایت مطلقه فقیه کانون اصلی اقتدار در جمهوری اسلامی است و کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس شورا، بدون تائید صلاحیتشان توسط شورای نگهبان قانون اساسی ـ که از روحانیون منتخب ولی فقیه تشکیل میشود ـ نمیتوانند خود را به رای مردم بگذارند. نمایندگان ولی فقیه در دانشگاهها، ارتش، سپاه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و… حضور دارند. قوه قضائیه در دست روحانیت قرار دارد و روحانیون در محاکم ویژه محاکمه میشوند. در راس مجلس شورا تا دوره ششم یک روحانی قرار داشت. رئیس جمهور کشور بجز دوره های کوتاه مدت، روحانی بود. دادستان انقلاب، دادستان عمومی و وزیر اطلاعات و کشور همواره یک روحانی بوده است.
اولين کارکرد سپاهيان در جامعهی ايران، “پاسدار”ی از جان روحانيون بود. سپاه نه به عنوان سازمانی برای دفاع از امنيت کشور يا حتی انقلاب بلکه برای دفاع از امنيت حاکمان و طبقهی روحانيت شکل گرفت. نخستين سپاهيان در مناطق مختلف کشور، محافظان روحانيون حکومتی و مقامات بودند و آنها که چنين تصوری از خود و ماموريت سپاه نداشتند اما بدان پيوسته بودند به سرعت آن را رها کردند. کارکرد بعدی سرکوب گروههای مخالف حکومت روحانيون بود. در کل وظیفه اصلی سپاه پاسداری از حکومت روحانیت بود. در چهار چوب همین ماموریت سپاه همواره رابطه خود را با این قشر از حکومت که به عنوان سردمداران ایدئولوژی اسلام حفظ کرده است. در چهارچوب این رابطه متقابل تا حالا روحانیون محافظه کار و نزدیک به ولی فقیه به عملکرد سپاه پاسداران مشروعیت بخشیده و دست این نهاد نظامی و امنیتی را در تقویت موقعیت خود در داخل کشور به بدست گرفتن منابع مهم اقتصادی کشور و مشارکت در پروژهای اقتصادی کلان باز گذاشته است و در مقابل سپاه هم با سرکوب مخالفین و منتقدین حکومت حکومت روحانیون را از براندازی و سرنگونی حفظ کرده است.
از بدو تشکیل حکومت جمهوری اسلامی سپاه در کنار ولایت فقیه ایستاده است و سپاه همیشه با ولی فقیه بویژه علی خامنه ای رهبر محافظه کار و تندروی خکومت ایران پیوند نزدیک و دیرینه دارد. خامنه ای برای حفظ جمهوری اسلامی و موقعیت خود، شرایط را برای حضور سپاه در ساختار قدرت و تقویت موقعیت آن فراهم آورده است و روحانیونی که وفادرای خود را بر سپاه و خامنه ای ثابت بکنند و به جای انتقاد از ولی فقیه به تعریف و تمجید از وی بپردازند از حمایت سپاه برخوردار می شوند و سایرین اگر چنین راهی را پیش نگیرند نه می توانند موقعیتی را در داخل سیستم حکومتی کسب کنند و نه می توانند به فعالیت دینی بپردازند بلکه به قهر و غضب این دو گرفتار شده و با امر رهبری توسط سپاه از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور حذف می شوند. نمونه بارز آنان دو تن از مراجع تقلید فقید آیت الله کاظم شریعت مداری و آیت الله حسینعلی منتظری بودند که از ماشین سرکوب ولایت فقیه در امان نماندند و تا آخر عمر زندگی خود را در حبس خانگی سپری کردند و در حال حاضر هم مهدی کروبی از روحانیون مخالف حکومت در حبس خانگی بسر می برد.
معاون امور روحانیون نمایندگی ولی فقیه در سپاه صفرعلی مرادی اخیرا در مورد روحانیون سپاه گفت: روحانیون سپاه، سربازان خط مقدم جنگ نرم دشمنان هستند. همچنین حسين سلامي جانشين فرمانده سپاه در همايش حفاظتي و امنيتي روحانيون سپاه كه در تهران در سال 2011 برگزار شد، در مورد رابطه روحانیون و سپاه اظهار کرد: روحانيون فرماندهان معنوي نهاد سپاه هستند، بنيان و پايه سپاه كه بر اساس معنويت، ايمان، آگاهي و تفكر است را روحانيون مي سازند.
در سالهای اخیر تلاش سپاه بر این بوده با تضعیف موقعیت روحانیت در جامعه روحانیونی همسو با ولایت فقیه و سپاه و برای مقابله با روحانیونی منتقد نظیر محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی پرورش دهد. پروژه آیت الله سازی و ارتقا درجه روحانیون نزدیک به ولایت فقیه و سپاه در راستای این سناریو بوده است. احمد خاتمی، صادق لاریجانی، علی سعیدی از روحانیونی بودند که یک شبه از درجه حجه الاسلام بودن به آیت اللهی توسط ولی فقیه و سپاه ارتقا پیدا کردند.
با توجه به مطالب بالا می توان نتیجه گرفت سپاه با روحانیونی رابطه نزدیکی دارد و از آنان حمایت می کند که طرفدار ولایت فقیه و سپاه باشند و در تریبون های عمومی به تمجید از رهبر جمهوری اسلامی بپردازند و رقبای وی را تخریب کنند. به همین خاطر سپاه با نفوذ در حوزه های علمیه افراد خود را به این مراکز جهت آموختن درس طلبگی گسیل ساخته و در جهت پرورش روحانیون تندرو جهت تحکیم پایه های ایدئولوژیک خود و همسو با خواسته ها و اهداف سپاه در کشور گام بر می دارد و همچنین با استفاده ابزاری از این روحانیون می خواهد از آنان در حذف رقبای روحانی ولایت فقیه و تقویت موقعیت رهبر بهره بگیرد و گسل ایجاد شده بین مراجع و روحانیون با ولی فقیه را که بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در سال 2009 شدت بیشتری به خود گرفت، با تربیت روحانیون همسو با ولی فقیه و سپاه که از آنها به عنوان “سفیران بصیر” در سپاه، بیت رهبری و نهاد و ارگان های وابسته به ولی فقیه یاد می شود، ترمیم کند.