امیر فرشاد ابراهیمی / ایران بریفینگ
این گزارش با نگاهی دقیق به مجموعه اخبار و مصاحبههای خانواده اقدامی و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی تهیهشده. در این گزارش تلاش بر این است که در ابتدای امر مشخص شود سرگرد اقدامی جمعی نیروی زمینی ارتش شاغل در اصفهان در اهواز چه میکرده؟ درحالیکه کارکنان اصفهان در همان اصفهان مشغول رژه بودهاند. سرگرد اقدامی عنصر شناخته شده و یا ارشدی نبوده است که خود و خانوادهاش در جایگاه میهمانان باشند، او خانوادهاش در جایگاه چه میکردند؟ کودک او چرا براثر شلیک به مچ پایش فوتشده؟ چرا از مجموعه عکسهای منتشرشده که افراد غیرنظامی مجروح شده و کارکنان نیروهای مسلح؛ سپاه، ارتش و نیروی انتظامی مشغول امدادرسانی به آنها هستند و تمامی عکسها بهسرعت منتشر و در سطح جهانی پخششده همگی متعلق به یک خانواده هست؟ و دهها سؤال دیگر… بیشک این گزارش میتواند در آینده هم تکمیل شود.
در حادثه حمله به رژه نیروهای مسلح در اهواز ۳ غیرنظامی نیز کشتهشدهاند، یکی از آنها یک روحانی شاغل در سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و دیگری یونس پورجلو خبرنگار نشریه عصر جنوب و سومین کشتهشده غیرنظامی محمد طاهر اقدامی فرزند ۴ ساله سرگرد سعدالله اقدامی جمعی نیروی زمینی ارتش در اصفهان.
سرگرد اقدامی که خانواده خود را نیز به اهواز برده و در جایگاه میهمانان جا داده بود همسر و فرزندش در بین مجروحان این حادثه بودهاند.
مادر این فرزند خردسال در شرح واقعه میگوید: هنگام تیراندازی خودم را روی محمدطاها انداخته بودم؛ او از من پرسید این صدای تیراندازیها واقعی است که من گفتم نه! ترقهبازی و ساختگی است تا او نترسد.
او ادامه میدهد: ولی ناگهان تیر به ما اصابت کرد، یک تیر بهپای من و تیر دیگری بهپای محمدطاها. (رکنا)
خواهر این فرزند ۴ ساله هم گفته است: وقتی تیراندازی شروع شد گفتند روی زمین دراز بکشید، محمدطاها که تیر خورد فکر کردیم فقط پایش تیرخورده، با روسری من پایش را بستند تا جلوی خونریزی گرفته شود ولی یک تیر هم بعدازاینکه از پای مادرم رد میشود به شکم او میخورد که باعث شد خون زیادی از او برود.(تسنیم)
اظهارات «مبینا اقدامی» خواهر این فرزند که اتفاقاً عکسهای بدون روسری وی نیز درحالیکه یک سرباز نیروی زمینی ارتش در حال دور کردن از جایگاه است مشهور شده (الف) به چند دلیل نمیتواند واقعیت داشته باشد:
اولین دلیل: کسانی که ابتداییترین آشنایی با اسلحه را داشته باشند میدانند عبور تیری که بافاصله شلیکشده باشد آنهم اسلحه کلاشینکف معمولاً بعید است از بدن بگذرد و در صورت عبور هم دیگر قدرت نفوذ خود را ازدستداده و نمیتواند نفوذ کاری به هدف دیگری داشته باشد.
دوم آنکه؛ در عکس مشهوری که از این فرزند ۴ ساله منتشرشده است فقط یک تیر به مچ پای چپ او اصابت نموده که با روسریای که اکنون مشخص است متعلق به خواهرش بوده بستهشده و خونریزی هم بندآمده و هیچ اثری از گلوله و یا خونریزی شکم نیست، دو لکه خون دیگر بر روی شلوار اوست که مشخص است مربوط به او نیست و ظاهراً مربوط به مجروحان دیگر که میتواند مادر او باشد هست و یا در موقع بستن مچ پای او توسط خواهرش به روی شلوار مانده. خونریزی مچ پای محمدطاها آنقدر جزئی است که خون حتی به روسری هم سرایت نکرده و نقش و نگار روسری بهسادگی دیده میشود،دستکش کاملا سفید آن افسر نیز موید این مسئله است!
در همین عکس محمدطاها بهوش بوده و در حال گریه کردن است، این عکس در همان لحظات اول از سوی ایسنا مخابره شد و بشدت نیز موردتوجه قرار گرفت که بلافاصله پس از مورد استقبال قرار گرفتنش در فضای مجازی خبر فوتش پخش شد اما رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز در مصاحبه با جماران که کانال خبر فوری هم آن را بازتاب داد خبر فوت او را تکذیب کرد و اظهار داشت وضعیت عمومی این کودک خوب و ثابت است و اقدامات اورژانس پزشکی برای او انجامشده است.(کانال خبرفوری)
ساعاتی پس از اظهارنظر این مقام پزشکی، حسینزاده معاون سیاسی استانداری خوزستان خبر از کشته شدن یک کودک ۴ ساله براثر جراحات وارده داد و پسازآن چند رسانه نزدیک به سپاه پاسداران در متنی یکسان با انتشار عکس دوم محمدطاها (از نمای دورتر در کنار ماشین آتشنشانی) ضمن اعلام خبر فوت وی نوشتند: «کودکی که در ساعات اولیه حادثه تصویر او در آغوش یک افسر سپاه منتشر شد، به شهادت رسید؛ راستی این کودک، یا آن سرباز وظیفه و یا آن جانباز پا ازدستداده اهداف مشروع تروریستهای الاحوازیه بودند؟»
نکته عجیب دیگر اینکه محمدطاها و مادرش و مجروحان اولیه این حادثه تماماً به بیمارستان آپادانا که در فاصله چند صد متری محل حادثه بودهاند منتقلشدهاند، بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی آپادانا متعلق به بخش خصوصی است اما باگذشت دو ساعت و آنطور که رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز اعلام کرده بود با پایدار شدن وضعیت محمدطاها وی به بیمارستان شهید بقایی منتقل میشود، بیمارستان شهید بقایی متعلق به مرکز بهداری رزمی جنوب سپاه پاسداران است، نهایتاً ساعت ۱۵ و ۲۴ دقیقه و باگذشت ساعتی از انتقال وی به بیمارستان بقایی خبر «شهادت کودک ۴ ساله» منتشر میشود.
به دنبال خبر کشته شدن این کودک ۴ ساله موج تبلیغاتی عظیمی به راه میافتد، درحالیکه هنوز بسیاری حتی در ایران هم از کشته شدن این کودک ۴ ساله مطلع نشده بودند، دفتر رایزنی فرهنگی ایران در نیجریه که با همکاری کمیته امداد امام خمینی در ابوجا یک مرکز درمانی و حمایتی برای کودکان بانام «الآن کودکان» تأسیس کرده بلافاصله چند ده کودک را با بنرهای متحدالشکل تحت عنوان ما همه کودک اهوازی هستیم به خیابانها میریزند (بازتاب)
رایزن فرهنگی فعلی ایران سید محمود عظیمینصرآبادی است وی عضو نیروی قدس سپاه پاسداران و نامش بهعنوان فردی که مسئول شناسایی و جذب «گونن سِگِو» وزیر انرژی پیشین اسرائیل که به جرم جاسوسی برای ایران بازداشتشده است مطرح است او درزمینهٔ فعالیتهای تبلیغی برای جمهوری اسلامی کاربلد هست، در ماجرای زکزاکی هم کودکان و دانش آموزان را در حمایت از زکزاکی به خیابان ریخت، جالب آنکه با مقایسه عکسهای هر دو راهپیمایی مشخص میشود خیابان راهپیمایی یکی است (چهبسا افراد هم یکی باشند) و فقط پلاکاردها عوضشده است و در هر دو مراسم بلافاصله سایت مشرق نزدیک به نیروی قدس سپاه آنها را منتشر کرده.
در روز چهارشنبه ۴ مهر پدر محمدطاها پیراهن مشکی عزاداری محرم فرزندش را برای رهبر جمهوری اسلامی میفرستد عصر همان روز و در خلال شب خاطره دفاع مقدس، آیتالله خامنهای پیراهن را دریافت و بر آن بوسه میزند و در صفحه اول سایت رهبری خبر مخابره میشود.(خامنه ای)
فردای آن روز نیز پنجشنبه ۵ مهرماه پیکر طاهای ۴ ساله به همراه یک نوجوان ۱۹ ساله افغانستانی به نام محمدتقی کریمی از اعضای گردان فاطمیون که ماههای پیش در سوریه کشتهشده با تبلیغات فراگیری تشییع میشود. (فارس)
پدر محمدطاها در این مراسم به مخالفان جمهوری اسلامی گفت: اگر فکر میکنند مردم خوزستان چون مشکلات زیادی دارند خسته میشوند و از نظام و رهبری دل میبرند تلویزیونهایتان روشن کنید و چشم کورتان را بازکنید و ببینید مادران این سرزمین برای محمدطاهای ما که مادرش به خاطر جراحت در تشییع نبود چطور مادری کردند و چطور گریه میکردند (این در حالی است که عکسهای وی و همسرش در مراسم تشییعجنازه فرزندشان در منتشرشده) (مشرق)
فارس دلیل حضور نداشتن را بهگونهای دیگر روایت کرده: پدر محمدطاها قصد دارد لباس خونین فرزندش را نشان حاضران بدهد نوشته است: پدر شهید محمدطاها از اقوامش خواسته بود تا همسر و دخترش را از محل مراسم ببرند تا شاهد این صحنهها نباشد و داغ دلش نمک اندود نشود و درحالیکه اشک میریخت، گفت: این لباسها که آثار جنایت است را نگه داشتم که بگویم من فقط منتظر یک لبیکم.(سرگرد اقدامی البته با این واژهها آشنایی ندارد چراکه لبیک را او باید بگوید و کار رهبر لبیک گفتن نیست و معمولاً حکم جهاد را او میدهد)
مشرق نمایش شلوار خونی کودک را اینگونه روایت میکند: هنوز صحبتهای پدر محمدطاها تمام نشده بود که پارچهای سفید را بیرون آورد و درحالیکه به شرافت نظامیاش قسم میخورد که حاضر است برای این خاک و این نظام جانش را بدهد، تکه پارچهای آبیرنگ از آن بیرون آورد.
شلوار محمدطاها بود که در دست پدر جای گرفته بود، پدر اشک میریخت و با انگشت جای گلولههایی که بدن پاره تنش را سوراخ کرده بود، نشان میداد. (مشرق)
در گزارش مشرق نیز همانطوری که در ۲ عکس هم دیده میشود تنها صحبت از شلوار آبیرنگ خونی محمدطاها است و حرفی از لباس خونین دیگری نیست؛ پیراهن او سالم و هیچ اثری از خون و یا اثر گلوله نیست.
سرگرد اقدامی در مراسم تشییع فرزندش ادامه داده: ای رهبر عزیزتر از جانم! من حاضرم جانم را فدا کنم، دیگر تحمل این بیادبیها و بیحرمتیها را ندارم، فرمان ده، من یک ارتشیام و دو برادرم در سپاه و نیروی انتظامی مشغول به خدمت هستند و به نمایندگی از ارتش، سپاه و ناجا قسم میخورم که آماده جانفشانی هستم.
در این مراسم که به همت مرکز آموزش شهید وطن پور هوانیروز نیروی زمینی ارتش (محل خدمت سرگرد اقدامی) برگزارشده بود، پدر محمدطاها در سخنرانی ۴۵ دقیقهای خود نکات نامربوط دیگری هم گفت: سربازی دختر و همسر و پسر من را که تیرخورده بودند از وسط مهلکه نجات داد آنوقت آن مفتی نفهم توییت میزنند که باید آن سرباز را اعدام کرد.
حمله اقدامی به مفتی عربستان در حالی است که در هیچ جا صحبت از مفتی نیست و ظاهراً سرگرد اقدامی یا اشتباه کرده و یا موقع تعلیم سخنرانیاش درست توجیه نشده این خبر را برای اولین بار آمد نیوز منتشر کرد که تصویری از کامنت ۲ روحانی ایرانی است و جالب آنکه مشرق در حالی در گزارشش این بخش از سخنرانی وی را منتشر کرده که همان روز در خبر دیگری تحت عنوان: «ماجرای کامنتهای جنجالی ۲ روحانی درباره حادثه اهواز+ عکس و فیلم» این خبر را ساختهوپرداخته آمد نیوز میداند و بر دروغ بودن آن صحه گذاشته است (مشرق)
پدر محمدطاها ادامه میدهد: من آن سرباز ارتشی و دیگر سربازهای سپاه و نیروی انتظامی که اعضای خانوادهام را نجات دادند و عکاسان آن صحنهها را، پیدا کردم و در آغوش کشیدم اما نتوانستم آن ستوان دوم سپاهی که محمدطاها را در بغل گرفته تا او را به آمبولانس برساند و از چهرهاش پیداست که در دلش چه میگذرد، پیدا کنم. در ابتدا باید بگوئیم عجیب است یک سرگرد ارتش فرق ستوان دوم را با ستوان سوم نداند ! در عکس می بینید که آن سپاهی یک ستاره دارد و ستوان سوم است اما سرگرد اقدامی میگوید ستوان دوم ! از این نکته عجیب که بگذریم ، ما فرض را بر توطئه تبلیغاتی هم نگذاریم باز در این میان مفقود شدن آن پاسدار و نیامدنش به اینچنین مراسم گستردهای درحالیکه طبیعتاً باید از کشته شدن آن فرزند مطلع شده باشد نیز محل تعجب است!
این در حالی است که از آن سرباز ارتشی بارها تجلیل شد ، معاون هماهنگ کننده ارتش در یک برنامه تلویزیونی بر دست او بوسه زد و همین طور در مراسم جداگانه ای در نیروی زمینی ارتش و همچنین در یک خبرگزاری از وی تجلیل شد ، اما هرگز سخنی از آن افسر سپاه پاسداران گفته نمی شود ! چرا او گم شده است ؟
ولی همه جا صحبت مجتبی محمدی سرباز شجاع نیروی زمینی ارتش است که در حادثه تروریستی اهواز با فداکاری، ایثار و از خودگذشتگی مثال زدنی، تعدادی از هموطنانمان را از حادثه تروریستی اهواز نجات داده بود، ظهر امروز میهمان خبرگزاری موج بود. (موج)
سیدحسن ابوترابی رییس اداره روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران و مسلم خطیر مدیر خبر و اطلاع رسانی نیروی زمینی ارتش نیز در این دیدار حضور داشتند.
اکنون با این حجم تبلیغات فراگیر پیرامون این خانواده و مشهور شدن تمامی عکسهای اعضای خانوادهاش بهعنوان قربانیان غیرنظامی در این حمله (انتشار عکسهای کودک ۴ ساله زخمی در آغوش یک پاسدار و نجات جان یک دختر بی روسری توسط سرباز ارتش خانوادهای که سرگرد اقدامی در معرفیاش اینگونه میگوید: خود ارتشیام و دو برادرم در سپاه و نیروی انتظامی مشغول به خدمت هستند) کمی عجیب است که چرا دوربینها فقط به دنبال این خانواده بودهاند؟
بر اساس تحقیقات ما محل خدمت سرگرد اقدامی پایگاه مرکز آموزش شهید وطن پور هوانیروز در اصفهان است، او افسر آموزش هیدرولیک است (نشان نظامی دانشکده افسری و سر یقه او نیز مؤید همین مطلب است) او تا سال گذشته در منازل سازمانی ۲۲۰ دستگاه پایگاه چهارم رزمی هوانیروز در اصفهان سکونت داشته و هماکنون در منزل شخصی خود در اصفهان سکونت دارد، بسیاری از همکاران و خانوادههای کارکنان همسایه سابق وی در خانههای سازمانی بر این باورند وی با حفاظت اطلاعات همکاری میکرده و پس از تأمین مالی توانسته خانهای در محله شاهین شهر برای خود بخرد و در آنجا اقامت دارد .
در مراسم رژه نیروهای مسلح، استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری تحت یک فرمانده ارشد و در یک گروه هستند همچنان جای سؤال است که وی در اهواز چه میکرده این سؤال وقتی عجیبتر میشود که وی به خبرنگار تسنیم گفته است: من از سال ۹۳ به استان خوزستان شهر اهواز منتقل شدم و خدمت میکردم و همهساله در رژه نیروهای مسلح شرکت میکردم ورای تحقیقات ما سؤال اینجاست نشان لباس شما مربوط به آموزش هوانیروز است و اهواز فاقد یگان آموزشی و حتی یگان عملیاتی هوانیروز است. سرگرد اقدامی مشخصاً در کدام یگان نیروی زمینی در اهواز خدمت میکند؟
کانال تلگرامی ارتش ایران که اخبار نارساییهای ارتش جمهوری اسلامی را منعکس میکند در خبری ضمن تائید محل خدمت اقدامی در اصفهان به خبری در ۲ سال گذشته استناد کرده که عکسی از وی در اصفهان منتشرشده است (دفاع پرس) که ایران بریفینگ مستقلاً نمیتواند آن را تائید کند.
حادثه تروریستی اهواز پر از نقاط ابهام است درحالیکه کماکان بسیاری معتقدند بر اساس ویدیوهای منتشرشده داعش عامل این حمله آنها بودهاند اما بخشی از مسئولین امنیتی جمهوری اسلامی این حمله را کار گروه الاحواز میدانند و جالب آنکه وزارت اطلاعات معتقد است عوامل داعشی این حمله و خانههای تیمی آنها را شناسایی کرده و تعدادی بازداشتشدهاند، در مقابل اطلاعات سپاه نیز خبر از شناسایی و بازداشت عوامل این حمله از گروه الاحواز میدهد، ورای همه اینها نقاط بسیار دیگری نیز وجود دارد که همگی دال بر این مطلب است که مرگ این کودک ۴ ساله در هالهای از ابهام است…
- گزارشی از دل ماجرا: مرگ «پرنفوذترین» فرمانده ایران در سوریه، در پی حملهای هوایی
- قاسم سلیمانی در دفاع از هاشمی و رضایی هم دروغ می گوید و هم خود را تکذیب می کند
- عملیات کربلای چهار؛ رمزگشایی از ناگفته ها
- چرا عملیات کربلای چهار متوقف نشد ؟
- جنایت محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی در عملیات کربلای چهار
- چرا هاشمی رفسنجانی عملیات کربلای چهار را متوقف نکرد؟
- ابلاغیه «خیلی محرمانه» درباره حجاب: از دادگاه سیار تا پلمب بدون نیاز به مجوز
- دادگاه تاریخی استکهلم؛ حکم حبس ابد حمید نوری تایید شد
- احضار کاردار ایران در آلمان؛ دست جمهوری اسلامی در پرونده کنیسه بوخوم
- اختلال سراسری در جایگاههای سوخت ایران؛ یک گروه هکری مسئولیت حمله را پذیرفت
- اسرائیل از حمله مجدد جمهوری اسلامی به زیرساختهای سایبری این کشور خبر داد
- رویداد۲۴ خبر داد: نقش شرکت ۱۴ معصوم و اتحادیه چای ایران در پرونده فساد واردات چای
- اقدام به خودکشی یک زندانی سیاسی پس از رد «پیشنهاد همکاری» سپاه؛ زهره سرو: با جانم مقابلشان میایستم
- نود دقیقه در محاصره؛ جزئیات بیشتری از حمله به کشتی در نزدیکی ساحل عمان
- یوهان فلودروس؛ یک زندانی استثنایی در تاریخ جمهوری اسلامی