این روزها که در صحنه سیاست و اقتصاد ایران، گونه ای از بحران به وجود آمده، سپاهی ها همچنان میکروفون به دست گرفته اند و از هر فرصتی برای تاثیرگذاری بر روندهای موجود، استفاده می کنند. انتشار متن نامه هشدارآمیز سرلشکر جعفری فرمانده سپاه پاسداران خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور، آن هم با عنوان عجیب و تعارف آمیز «دلنوشته»، یک بار دیگر نشان داد که تحلیل نوع رابطه و تعامل، یا تنش بین دولتی ها و نظامی ها، از مهم ترین و سخت ترین ابعاد تحلیل تابلوی سیاسی ایران است. او نامه ای هم به دونالد ترامپ نوشت و شواهد نشان داد که از سوی «بیت»، مجوزهای جدیدی برای اعمال فشار دارد.
جعفری خطاب به روحانی نوشته است:« حمایتهای بی نظیر و گسترده دلسوزان انقلاب در هفته اخیر از جنابعالی، نباید مانع اقدامات انقلابی شما در کنترل قیمت ها و جلوگیری از افزایش سرسام آور قیمت ارز و سکه، در شرایط جنگ اقتصادی با دشمنان بشود.» جعفری همچنین نامه ای به رییس جمهور آمریکا نوشته و در آن گفته است:« شما این آرزو را به گور خواهید برد که مقامات جمهوری اسلامی ایران از شما درخواست ملاقات کنند یا اجازه ملاقات با شما را از ملتشان دریافت نمایند. همزمانی نامه تند جعفری با ابراز تمایل ترامپ به مذاکره با ایران و سفر وزیر امور خارجه عمان به آمریکا به عنوان واسطه قدیمی ایران، این ظن را تقویت می کند که فرماندهان سپاه، از توان آن برخوردارند که بر خامنه ای تاثیر گذاشته و حتی بر او اعمال فشار کنند. اما گروهی دیگر معتقدند این یکی از تاکتیک های مرسوم خامنه ای،است که گاهی حرف های خود را از دهان فرماندهان سپاه به گوش مردم و جهان برساند.
شواهد نشان می دهد که نفوذ و محبوبیت سلیمانی، در خارج و داخل، بسیار بیشتر از میزان محبوبیت جعفری است. اگر چه جعفری در مقام فرمانده سپاه، قدرت نظامی و سیاسی و اجرایی بسیار مهم و قابل توجهی در دست دارد ، سخنرانی اخیر او در همدان و تهدیدات او خطاب به ترامپ، به ویژه ان جمله ای که عملا سپاه قدس را در سطحی فراتر از کل نیروهای مسلح ایران قرار داد، جعفری را وادار کرده که او نیز خودی نشان دهد.
اگر چه ممکن است برخی ها به دنبال طرح این موضوع باشند که بخشی از سران سپاه در بخش های مختلف سیاسی و اطلاعات، از سعیدی و طائب رفته تا جعفری و سلیمانی، به تناوب نقش پلیس خب و پلیس بد را ایفا می کنند، اما چنین تحلیلی با منش شخصیتی فرماندهان آتش به اختیار سپاه نمی خوانَد و تجارب گذشته نشان می دهند که در سپاه میل به تک نوازی بیشتر است تا همنوایی و همنوازی.
یکی از نکات جالب نامه کوتاه جعفری، ابراز روشن و علنی گلایه او از اظهارات تند و خشن روحانی در مواجهه با رقبای انتخاباتی اش است! ظاهرا سرلشکر جعفری، حتی لازم نمی داند که خشم و ناراحتی خود از شکست رقبای روحانی را پنهان کند!
جعفری با طرح دو مساله ی « عزم و ارادهای انقلابی برای مقابله با فشارهای اقتصادی دشمنان» و همچنین «نیاز به قاطعیت در برخورد با کم تحرکی و ضعف برخی مدیران»،یعنی او عقیده ای به گردش پول های کثیف چهره های مرموز و ربط دادن آن با قاچاق و برخی فعالیت های اقتصادی سپاه ندارد و معتقد است در همین شرایط سختی که به قول او، به دست دشمن به وجود آمده، کم تحرکی و ضعف برخی مدیران، قابل انکار نیست و به شکلی مودبانه توان و کفایت دولت را زیر سوال برده است. صد البته منظور جعفری از اقدام انقلابی، تغییرات و عزل و نصب های سریع است و پیداست که اکتفای روحانی به تغییر مدیرعامل بانک مرکزی، از دید سپاهی ها، ناکافی و بیهوده است.
برای اطلاعات بیشتر می توانید صفحه تلگرامی ما را عضو شوید
قاسم سلیمانی نیز در مواضع اخیر خود در برابر روحانی، تلاش کرد از خود، چهره ای ملی بسازد که در برابر ترامپ سینه سپر کرده است. بااین حال، به کار بردن عبارت «با من طرف هستی»، خطاب به ترامپ، فقط اظهار لطف در حق روحانی و سپر بلا شدن نیست. بلکه حامل این پیام نیز هست که ممکن است روحانی اول حرف بزند اما کسی که حرف آخر را می زند، او نیست! روحانی، حالا که به خاطر مصلحت روز، میل به راست پیدا کرده و باب دل اصولگرایان و سپاهی ها حرف می زند، باز هم از گزند انتقاد و غرزدن های سران سپاه در امان نیست و بعید نیست اگر در بر همین پاشنه بچرخد، شاهد انتشار دلنوشته های دیگری نیز باشیم و رفته رفته سرلشکرها، به زبانی روشن تر و با اقداماتی عینی تر، در کار دولت، دخالت کنند.