دکتر محمد نوریزاد یادداشتی از ملاقات امروز خود با خانم نسرین ستوده و تهدید و ایجاد ارعاب توسط نیروهای امنیتی و سپاه را در صفحه شخصیاش در فیس بوک منتشر نموده است.
شرح واقعه از زبان آقای دکتر نوریزاد:
امروز که با دکتر ملکی رفتیم جلوی کانون وکلا، خانم ستوده ما را به کناری خواند و گفت: رییس کانون وکلا – آقای دکتر علی نجفی توانا – شخصاً از مأموران امنیتی خواسته که با ما برخورد کنند. به خانم ستوده گفتم: از دو حال خارج نیست. یا متهی عذاب وجدان بر مغزشان فرو شده یا حضور شما و همراهان شما کل موجودیتشان را زیر سئوال برده است. نه میتوانند مشکل قانونی و حقوقی شما را حل کنند و نه میتوانند نسبت به حضور شما بی تفاوت باشند.
کمی که گذشت، دو مأمور آمدند و از ما خواستند آنجا را ترک کنیم و از جوانی لاغر شروع کردند و وی را با توپ و تشر هراساندند. نسرین ستوده چون شیر غرید که: مسئولیتِ این اعتراض با من است و شما با دوستان من نباید کاری داشته باشید. مأموران با اخم در آمدند که: شما اگر به تنهایی اینجا بمانید ایرادی ندارد. نوریزاد را هم تحمل می کنیم. اما بقیه نمیتوانند اینجا بمانند. که اگر بمانند ما جور دیگری برخورد میکنیم. به مأموری که سخت عصبانی بود گفتم: ما کشته مردهیِ آن جور دیگرِ برخورد شما هستیم.
بگو مگوها بالا گرفت. نسرین ستوده با صدایی بلند مأموران را مخاطب قرار داد که: من و دوستانم تا زمانی که بی قانونی شکلی از قانون به خود گرفته اینجا هستیم و شما هر کاری که به شما دستور دادهاند را انجام دهید که ما باکی از شما و بالاسریهای شما نداریم. پدر شهید مصطفی کریم بیگی جلو رفت و به مأموران گفت: ما را نترسانید که ما خیال ترسیدن نداریم. پدران و مادرانی که فرزند و عزیز رشیدشان را در این راه داده باشند، با توپ و تشر کسی کنار نمیکشند. حالا نوبت دکتر ملکی بود که به سختی یکی دو پله را بالا رفت و به مأموری که توپش زیادی پر بود گفت: ببین آقا جان، انتهای تهدید شما اعدام است. من یکی سرگشتهی اعدامم. بگو کجا اعدام میکنند من بروم آنجا. این را که گفت، مأموران پای پس کشیدند. تا فردا با چه ترفندی پای پیش نهند!
آقای رضا خندان زمانی رسید که اوضاع آرام شده بود. به وی گفتم: عکسهایی از همسرتان گرفتهام که گمان نمیکنم به عمرتان دیده باشید و گفتم: این نسرین نبود که میخروشید، شیر بود که رعشه بر تن مأموران مینشاند. بعد از هیاهوی مأموران، هیچکس صحنه را ترک نکرد. من، ترس را دیدم که گریخته بود!
محمد نوری زاد
سیزده بهمن نود و سه – تهران
لازم یه ذکر است نسرین ستوده، حقوق دان، وکیل و مدافع حقوق بشر روز یکشنبه ۱۹ اکتبر سال گذشته به مدت سه سال از انجام حرفهاش منع شده و پس از آن بارها در اعتراض به این حکم در جلوی درب ساختمان وکلا تحصن نموده است. پیش تر، این وکیل مدافع در سال ۲۰۱۱ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام” به شش سال زندان و محرومیت از انجام حرفهاش محکوم شده بود.